فروشگاه ایرانی

 
 
 
 
 
اردیبهشت 1388 - موبایل برای تو
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ما هیچ،ما نگاه

ما هیچ، ما نگاه


.:: امید محمودزاده ابراهیمی ::.


 


قانون کپی رایت ذات مان نقص دارد.مشکل دارد.اصلا قدرت درک و فهم بالایی هم
نداریم.


حرف من درباره انتشار غیر قانونی آلبوم های مجاز موسیقی در سایت ها و
وبلاگ هاست.انتشاری که بزرگترین ضربه را به رونق صنعت آلبوم های موسیقی می
زند.هنوز چند ساعت از انتشار آلبوم بنیامین نگذشته است که آلبوم او به صورت خزنده
در اینترنت در دسترس دانلود قرار می گیردزیر همه پست های مربوط به انتشار آن هم
توصیه به خرید از مراکز فرهنگی هنری شده است و این یعنی شعارزدگی محض جامعه
ما.شعار حمایت را می دهیم ولی عملا داریم از پشت به آن خنجر می زنیم.


متاسفانه جامعه ایران به شدت تحت تاثیر همین شعارزدگی ها قرار دارد.توصیه
به خرید از مراکز فرهنگی و هنری اقدام ارزشمندی ست اما وقتی در کنار همین متن لینک
دانلود با کیفیت های گوناگونوجود دارد و شخص بازدید کننده هم ابدا از فرهنگ و غنای
فرهنگی بویی نبرده است؛پس همه اینها در حد شعار می ماند.


با قانون می توان جلوی خیلی از این اقدامات غیرقانونی را گرفت اما اصل
اساسی همان قانون به ذات است نه عمل خارجی آن.یعنی کسی که می آید و می بیند که یک
آلبوم مجاز موسیقی با صرف هزینه فراوان حالا خیلی راحت با یک کلیک دانلود می
شود،نباید این اجازه را به خود بدهد که حاصل زحمت های یک هنرمند در یک کلیک خلاصه
شود.باید آنقدر قوه درک داشته باشد که حداقل خود را جای آن هنرمند بگذارد و لحظه
ای تفکر کند.


اینجا،در جایی که ما زندگی می کنیم نه قانون درونی کسی پایدار است و نه
قانون خارجی وجود دارد.کپی رایت می تواند با اعمال محدودیت ها و مجازات ها جلوی
بیشتر این موارد را بگیرد اما چه زمانی می خواهیم بدان جا برسیم؟ فرهنگ سازی
داریم؟ نداریم.پس چطور توقع می رود وقتی در چنین موقعیت هایی قرار گرفتیم،رفتار یک
انسان واقعا متمدن داشته باشیم و اقدام به دزدی فرهنگی نکنیم؟


همه هنرمندان این مرز و بوم برای تهیه آثار هنری شان وقت و هزینه بسیاری
صرف می کنند. بنیامین،سیروان،عسگری و...پس چرا با دانلود کردن عملا می خواهیم آنها
را از صحنه خارج کنیم در حالی که ادعا می کنیم همه هنرمندان را دوست داریم و چه و
چه؟ آیا تا به حال خود را به جای آنها فرض کرده اید که وقتی می بینند کپی های غیر
قانونی جای رایت اصلی را گرفته است؛دیگر به چه امیدی به ادامه این راه بیاندیشند؟


پس اول بیاییم خودمان را اصلاح کنیم.وضعیت سایت های موسیقی را روشن
کنیم.قطعا راه کارهای بسیاری هم وجود دارد، پس همین الان استارت کار را بزنیم تا
حداقل در سالهای آینده ، دیگر شاهد چنین دزدی و دزدان فرهنگی نباشیم.به همه مسائل
سطحی نگاه نکنیم.دزدی فرهنگی چه فرقی با دزدی اموال دارد؟ دزد اموال بی اجازه صاحب
اموال، دست به ربودن دار و ندار او میزند.دزد فرهنگی هم با نقابی همین کار را
انجام می دهد در حالی که برای اولی مجازات و جرمی ست سنگین ولی برای دومی ذوق
ربودن !


از وزارت ارشاد خیلی بیشتر از این توقع داریم که از هنرمندان و آثارشان دفاع
کند.حافظ آثار هنرمندان این مرز و بوم باشد.به جای نگاه کردن و تماشا کاری انجام
دهیم و نگذاریم هنر و هنرمند ما بیش از این ضربه بخورد.


همین مطلب در "موسیقی ما"

همین مطلب در "هم آواز"

همین مطلب در مجله موسیقی ایرانیان



کلمات کلیدی :

دمو؟ اصلا حرفشو نزن ...!

دمو؟ اصلا حرفشو نزن..!


 


.:: امید محمودزاده ابراهیمی::.


 


امسال برای 2 آلبوم "ساعت9" از سیروان خسروی و "88"
از بنیامین بهادری؛ ابتدا شنونده دموی این آلبوم ها بودیم که از سوی هر دو خواننده
به اینترنت عرضه شده بودند.


قصد آسیب شناسی ندارم.در همین وبلاگ دیدید که نظرسنجی دموی آلبوم
"88" رو گذاشته بودم که همین پایین نتیجه آن را می بینید.


اما به راستی "دموی یک آلبوم" تبلیغ خوبی برای آن است؟ برای 2
خواننده ای که چند سال از آلبوم دادن آنها گذشته بود و بازار به شدت تشنه عرضه
آلبوم ایشان بود،طبیعی است که دمو می تواند تبلیغ خیلی خوبی برای عرضه آلبوم باشد.


سیروان خسروی با دموی 4 آهنگ اول خود گام اول را برداشت و بنیامین هم چند
روز پس از آن با دموی 17 آهنگ خود حال و هوای بازار را تکان اساسی داد.اما حالا که
آلبوم ها به طور رسمی وارد بازار شده اند، شما که دموی آهنگ ها را گوش کرده بودید،
حال نظرتان درباره آهنگ هایی که قبلا دموی آنها را شنیده بودید چیست؟


آیا آلبوم را چندان تحویل نمی گیرید؟ آیا تراک ها را یکی یکی و بدون نظم
گوش می دهید؟ آیا می خواهید دمو از ذهن شما خارج شود؟


تجربه تان را از این موضوع کامنت کنید ولی به شخصه ،الان ،با عرضه دموی
آهنگ های یک آلبوم مخالفم.اعتقاد دارم که دمو می تواند ذهن را مشوش کند و شما
نتوانید روی آهنگ های کامل به خوبی تمرکز کنید یا گوش فرا دهید.


چند سال پیش اولین دموی آلبوم را از "آدم فروش" شادمهر عقیلی
شنیدم و وقتی که آلبوم را کامل گوش دادم، چندان به من نچسبید.گرچه "آدم
فروش" اصلا آلبوم خوبی نبود ولی همان آهنگ ها چندان نتوانستند بازاری ایجاد
کنند.


سیروان خسروی به دلایلی که احتمالا بعدها در مصاحبه هایش خواهد گفت، 4
آهنگ خود را دمو کرد و بقیه آهنگ را در آلبوم نشنیدنی گذاشت اما بنیامین با دموی
17 آهنگش وارد کارزار شد و هنوز من نتوانستم به خوبی آلبوم او را درک کنم. در آلبوم
ساعت 9 هم با تراک هایی که دمو شده اند چنین مشکلی دارم.مشکل برقراری ارتباط با موسیقی
و کلام.


دلیل اینکه آلبوم 85 برای خیلی ها شنیدنی بود،فکر می کنم به این خاطر بود
که هیچ دمویی از آن به بازار عرضه نشده بود.درست است که قبل از آن 2 تراک از کار
شنیده شده بود اما آن تراک ها کامل بودند و نه دمو .


شاید اگر بنیامین و سیروان یک تراک مجزا از آلبوم شان (در همان حال و هوا)
یک یا دو هفته قبل از عرضه رسمی آلبوم به بازار عرضه می کردند ،الان با بازخورد
فوق العاده ای طرف بودیم.


گرچه این شنیدنی ها موقتی است.یعنی به هر حال پس از مدتی شما به تراک های
آلبوم گوش فرا خواهید داد و دمو را از ذهن تان پاک خواهید کرد اما برای همان
بازخورد اول بهتر است دمویی در کار نباشد.


 


عرضه دمو های موسیقی نشان از نبود رسانه برای تبلیغ آثار هنرمندان
ماست.زبانمان مو درآورد بس که از این رسانه ی بی سخاوت گفتیم !


روی عکس کلیک کنید تا سایز بزرگ آن را ببینید

 *      *       *

جایزه اصلی جشنواره ترایبکا به "درباره الی" رسید





کلمات کلیدی :

گفتگو با سیروان و زانیار خسروی

گفت و گو با سیروان و زانیار خسروی


برادر کشی در ساعت 9!


 


.:: نوید غضنفری- هدی ایزدی ::.


 


 در اولین دیدار با این 2 «داداش»
باورت هم نمی شود که مثلا این همان سیروانی است که آن همه آهنگ های پر ضرب و مولد
فاز برای خواننده های مختلف تنظیم کرده و در واقع پرداخته است، درست به یکی از
ترانه های آرام و غافل گیرکننده توی آلبوم قبلی اش- «تو خیال کردی...»- می ماند؛
محجوب و تا اندازه ای سربه زیر. جالب این که زانیار- داداش کوچیکه- تازه آرام تر
هم هست، شاید به این خاطر که هنوز در مجامع عمومی و رسمی به عنوان یک موزیسین یا
خواننده ظاهر نشده، خلاصه این 2 برادر موزیسین که «قطعا» خیلی ها هنوز نمی دانند
برادر «هستن»، غیرقابل پیش بینی اند «حتما». سیروان و زانیار مثل 2 داداش کاملا
معمولی، کنار پدر و مادرشان در یکی از مجتمع های شهرک غرب زندگی می کنند و هر کدام
اتاق جداگانه خود را دارند، 2 برادر خیلی معمولی که البته «همیشه توی زندگی
بلندپرواز بودن و چیزایی که دل شان می خواسته خاص بودن»؛ این را گزارش پیش روی تان
از یک روز عصر با این 2 داداش به شما می گوید، گزارشی که با آن می رود بالا ضربان
قلب تان «کم کم» به این خاطر که احساسات این 2 برادر دچار نوسانه «قطعا».


 


 افسانه برادران از پرونده موسیقی پاپ87،سیروان و زانیار خسروی

روی عکس کلیک کنید تا سایز بزرگ آن را ببینید



برای شنیدن آلبوم تازه سیروان خسروی با عنوان کنجکاوی برانگیزانه «ساعت 9»
به خانه سیروان این ها در یکی از مجتمع های مسکونی شهرک غرب رفتیم، خانه ای که
جلوی در ورودی شان، توی پاگرد، از یک پایه کی بورد به عنوان جاکفشی استفاده کرده
اند، بیش تر نشان می دهد که یک خانواده گرم و به شدت صمیمی اند که 2 پسر موزیسین
با اختلاف سنی خیلی کم- سیروان متولد 1361 و زانیار 64 ای است- دارند. برای شنیدن
چند قطعه از آلبوم «ساعت 9» طبیعتا به اتاق سیروان می رویم، اتاقی که مشهور است به
«استودیوی شخصی» سیروان که تمام تنظیم های مدرن او برای خواننده های دیگر- مثلا
قطعه «وایسا دنیا»ی رضا صادقی- لابد با همان کی بورد ساده، کامپیوتر و سیستم
استریوی ساده او در اتاقش انجام شده است. زانیار که شعر 4 قطعه از آلبوم تازه
سیروان را گفته و آهنگسازی 2 ترانه را هم انجام داده، با سینی چایی و نسکافه پیش
مان می آید تا بیش تر معلوم بشود چقدر رابطه آن ها شبیه به رابطه 2 برادر عادی یک
خانواده صمیمی است که توی این چند سال به هیچ طریقی اجازه نداده اند روابط چرک و
جاری در عرصه موسیقی بر آن ها و سطح سلیقه شان تأثیر بگذارد. از سیروان که می
پرسیم از چه موقع با هم موسیقی کار می کردید، می گوید؛ «اگر منظورتان یادگیری است
که اصلا موسیقی را با هم شروع کردیم، حتی یک استاد داشتیم و جفت مان هم با کی بورد
راه افتادیم، من 11-10 ساله بودم و زانیار خب 3 سال کوچک تر بود، اما اگر منظورتان
همکاری حرفه ای است، اولین همکاری مان همان ترانه اول آلبوم قبلی ام بود، همان
ترانه شش و هشتی که آبروریزی بود!» (همه می خندیم) و زانیار ادامه می دهد؛ «البته
من بعد از یک مدت سراغ یادگیری تمبک و سنتور هم رفتم». به زانیار می گوییم که
احتمالا ایده های «شش و هشتی»ای که قاطی ماجرا می کنی لابد به خاطر تأثیر تمبک
است! به طور کلی چقدر روی آلبوم قبلی سیروان نظر دادی؟ که سیروان جواب مان را می
دهد؛ «زانیار نظرهای زیادی داد، مثلا یک ملودی زیبای وسط قطعه «یه آرزو بود» که با
صدا اجرا می شود، نظر زانیار بود» البته این که سیروان چه اندازه از ایده های
داداش اش را با توجه وسواسی که در حین کار دارد، اجرا می کند اهمیت دارد که
بلافاصله با شیطنت خاصی جواب می دهد؛ «مثلا 15 درصد» و بعد هر 2 می خندند.


4 ترانه آلبوم ساعت 9 متعلق به ترانه مکرم است که جای آن در کاور آلبوم ... درج شده است. "چرا" تنها کلمه ای است که بر زبان می آید.   اینجا

کنسرت خیریه بنیامین برای کودکان استثنایی، دوشنبه 2/14،بلوار فردوس،مدرسه استثنایی ها ساعت شروع:9 صبح   اینجا

کامکارها اواخر تیرماه با قطعاتی جدید در تهران کنسرت می دهند   اینجا

گزارش لحظه به لحظه از کنسرت محسن یگانه در برج میلاد   اینجا



کلمات کلیدی :
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >
  • بایگانی

  • یادداشت‌های بایگانی نشده