پایان های چند گانه و سریال های ایرانی
نوشته شده به وسیله ی موبایل باز در تاریخ 88/2/27:: 4:29 صبح
پایان های چند گانه و سریال های ایرانی
.:: امید محمودزاده ابراهیمی
::.
قصه این پایان های 2 گانه یا چند گانه سریال ها از سریال آمریکایی(فرار از
زندان) آغاز شد.تهیه کننده این سریال طی یک ایده جذاب تصمیم گرفت که برای دی وی دی
سریال 2 پایان در نظر بگیرد تا مخاطب همان طور که خود می پسندد پایان سریال را
انتخاب کند.
ایده این حرکت بسیار جذاب بود و همین باعث شد که سایر کارگردان ها هم
تصمیم به ساخت پایان های متفاوت برای سریال ها بگیرند.(البته فقط برای پخش دی وی
دی نه پخش تلویزیونی).این کار باعث می شود که مخاطب این احساس را درک کند که حس و
حال خودش را برای پایان سریال اعمال کند و چندان به جبر کارگردان تن در ندهد.
در سریال های ایرانی نمونه مشابهی تاکنون دیده نشده است چون سریال های
ایرانی فقط پخش تلویزیونی دارند و پخش دی وی دی و سی دی آن با پخش تلویزیونی
تفاوتی ندارد(البته اجازه چنین کاری هم از سوی تلویزیون ایران صادر نمی شود) اما
حسن فتحی استارت این حرکت را از سریال قبلی اش یعنی میوه ممنوعه زد.او برای این
نمونه ابتدا 2 پایان برای میوه ممنوعه در نظر گرفت.صحنه خارج شدن حاج یونس فتوحی
از بیمارستان و نزد هستی شایگان به عنوان پایان "کارگردان کار" و پایان
خوب و خوش هم به عنوان "پایان تلویزیون پسند" .
اما در همین سریال تازه ی حسن فتحی که از پایان پخش آن یک هفته می گذرد هم
ما شاهد چنین رویه ای از سوی نویسنده و کارگردان کار بودیم ولی اینبار به گونه ای
متفاوت از میوه ممنوعه. در قسمت آخر که اگر دیده باشید دوربین پس از توقف روی بهروز(برزو
ارجمند) به عنوان داماد و نگار(لیلا اوتادی) به عنوان عروس و پایان تلخ سریال ؛
صحنه به عقب بازمی گردد و راوی سریال(مهدی هاشمی،حشمت) داستان را به گونه ای دیگر
روایت می کند که در انتها به همان پخش معمول تلویزیون در نشان دادن پایان خوب و
خوش سریال می رسد.
روایت اینگونه سریال نشان از درایت فتحی دارد که با وجود محدودیت های
فراوان توانسته است ایده خود را به نحو احسن اجرا کند.
اشک ها و لبخندها روایتی نمایشی با نگاهی تئاتری به قصه بود که بسیار خوب
و جذاب از کار درآمد. در وابستگی سریال به دیالوگ ها شکی نیست و علیرضا نادری به
عنوان دیالوگ نویس بار دیگر هنر خود را در نوشتن دیالوگ ها نشان داد.
اگر بخواهیم نسبت به سریال قبلی فتحی که علیرضا نادری در آنجا هم دیالوگ
نویس بود، اینبار دیالوگ های آهنگین تری به رشته تحریر درآمده بود و غلظت خود را
در اکثر سکانس ها نشان می داد.
اعتقاد دارم که اگر اشک ها و لبخندها در ایام نوروز پخش میشد به این شکل
مورد استقبال قرار نمی گرفت و باید از ممیزی ها ممنون باشیم که نگذاشتند سریال در
ایام نوروز پخش شود !
پی نوشت ها:
*حسن فتحی بازی گیرنده خوبی از بازیگرانش است.بازی لیلا اوتادی در اشک ها
و لبخندها به عنوان یک نقطه عطف در کارنامه او به شمار می رود.
*گوهر خیراندیش بار دیگر نشان داد که از بازی کردن در نقش های فوق العاده
متفاوت دوری نمی جوید و همچنان به دنبال تجربه های متفاوت و جدید است.شمسی پلنگ یک
تیپ-شخصیت بود که خیراندیش به خوبی از ایفای نقش آن برآمد.
*این متن را چند وقت نوشتم. از این که سوخته به نظر می آید؛ شرمنده !
ببینید:
بابک ریاحی پور روی حرف خود می ایستد ...
کلمات کلیدی :